رد پای کودکی رادین

ما بازم اومدیم با کلی خبر رادینی بلاخره دستشویی کردن رو یاد گرفت بعد کلی کلنجار رفتن الان دیگه خبر میکنه البته یه موقع هایی هم از دستش در میره و کار خرابی میکنه ولی به اینقدر ها راضیم!!!!   حرف زدنش هم کلی پیشرفت کرده منظورشو میرسونه و هر کاری که انجام داده باشه و هر اتفاقی که افتاده باشه رو به اولین کسی که به پستش بخوره میگه بدون کم و کاست!!!  رادینم مامانی خیلی خسته است تمام انرژی مامانی رو گرفتی دچار افسردگی شدم اخه نمیزاری هیچ کاری رو انجام بدم با اسباب بازی هات هم اصلا بازی نمیکنی نه میزاری کتاب بخونم نه تلویزیون نگاه کنم حتی موقع اشپزی هم اذیتم میکنی کم اوردم حتی قید بچه دوم رو هم زدم اگه یه روزی اینها ...

مامان :  رادین jish  داری؟ رادین: نه مامان لالا مامان:رادین  jish  داشتی بگی ها!! jish  نکنی تو شلوارت!!!! رادین :نه مامان نه نه لالا(عصبانی ) لالا .  . . . .5 دقیقه بعد رادین: مامان jish (با خوشحالی فراوان) مامان: نگفتم جیش نکن تو شلوارت کی جیش میکنه تو شلوارش!؟؟؟؟(عصبانی در حال انفجار) رادین:  بوبو (پدر بزرگش) مامان: نه بوبو تو شلوارش جیش نمیکنه رادین :مومو(مادر بزرگش) مامان: مومو هم جیش نمیکنه رادین: عَمَه مامان: نه!عمه هم جیش نمیکنه رادین: عَموا(شوهر عمه اش) مامان: عمو هم جیش نمی...