اندر احوالات من و پسری
مامان : رادین jish داری؟
رادین: نه مامان لالا
مامان:رادین jish داشتی بگی ها!! jish نکنی تو شلوارت!!!!
رادین :نه مامان نه نه لالا(عصبانی ) لالا
.
.
.
.
.5 دقیقه بعد
رادین: مامان jish (با خوشحالی فراوان)
مامان: نگفتم جیش نکن تو شلوارت کی جیش میکنه تو شلوارش!؟؟؟؟(عصبانی در حال انفجار)
رادین: بوبو (پدر بزرگش)
مامان: نه بوبو تو شلوارش جیش نمیکنه
رادین :مومو(مادر بزرگش)
مامان: مومو هم جیش نمیکنه
رادین: عَمَه
مامان: نه!عمه هم جیش نمیکنه
رادین: عَموا(شوهر عمه اش)
مامان: عمو هم جیش نمیکنه همه میرن تو دستشویی جیش میکنن
رادین: بابا مَمد(محمد)
مامان:.......
.
.
.
خدا رحم کرده هنوز درست بلد نیستی حرف بزنی و گرنه همسایه بالایی و پایینی و دست راستی و دست چپی و......همه رو میخواستی اسمشونو بگی !!!!!اونم تو شرایطی که من از خشم دارم منفجر میشم
این شده مکالمات این چند روزه ما ( روز که جا عرض شود داره به ماه میکشه میترسم تا سال دیگه هم ادامه داشته باشه)
هر روز چندین بار من و تو این مکالمه تکراری رو داریم هر اسمی رو که بلدی میگی تا خودت رو توجیه کنی تازگی ها اریسا (دختر دوستمون) و ادرینا(دختر عمه ات) رو هم به لیستت اضافه کردی
من موندم یک کلام بگی مامان جیش دارم اسونتره یا نیم ساعت اسم بشماری!!!!خوبه که همیشه لالاست (شوشول خان)اگه بیدار بود چکار میکردی!!!
همیشه نهایت همکاری رو با من کردی خواهشا این یه بار هم با من راه بیا دارم کم میارم میترسم نتونم به این اسونی از پوشک بگیرمت مامان بزرگت میگه چون دیر شروع کردی اینجوری شده خدا کنه زود یاد بگیری من و خودتو راحت کنی
عاشقتم رادینم
10 تا دوستت دارم